Tuesday, April 3, 2007


بیمارم , مادرجان

می دانم , می بینی

می بینم , می دانی

می ترسی , می لرزی

از کارم , رفتارم , مادرجان



می دانم , می بینی

گه گریم , گه خندم

گه گیجم , گه مستم

و هر شب تا روزش

بیدارم , بیدارم , مادرجان


می دانم , میدانی

کز دنیا , وز هستی

هشیاری , یا مستی

از مادر , از خواهر

از دختر , از همسر

از این یک , وآن دیگر

بیزارم , بیزارم , مادر جان



من دردم بی ساحل

تو رنجت بی حاصل

ساحرشو , جادو کن

درمان کن , دارو کن

بیمارم , بیمارم , بیمارم , مادر جان

م.امید


بالاخره رفتم پیش اخوان تنها گوشه ی طوس خوابیده بود خیلی دلم گرفت

شاعر بزرگ ایران که بسیاری از لحظات تنهاییم با او پر شده بود تنها بود

دلم گرفت به راستی که زمستان است