بدترین حسی که یه انسان میتونه داشته باشه
باور دارم که بدترین حس همینه
خیانت همین دوروبر هاست بالای سر هممون
همیشه اونی که تصورش رو نمی کنی بهت خیانت میکنه
اونی که از همه بهش اعتماد داری اونی که خیلی دوستش داری
وگرنه که اسمش خیانت نمی شه
می ترسم دیگه از سایه خودم هم می ترسم
راستس آدم ها چرا خیانت می کنن؟واسه دنیای شخصی بهتر؟
من تحملش رو ندارم میدونم که دیگه تحملم تمومه
خیانت , غیرت , تنهایی , اعتماد واژه ها دارن ویرانم میکنن
وقتی سرت می آید تازه میفهمی چه خبره
همش فکر می کنم دارن بهم دروغ میگن همش فکر می کنم دارم نادیده گرفته می شم
برای کی مینویسم کسی اینجا رو نمی خونه اما دیگه کسی نیست
که بتونم بهش اعتماد کنم کسی که حاضر باشه پیشش بشینم و گلایه کنم از هم جا
راه گریز همین نزدیکی هاست
دلم میخواد گریه کنم سرم رو بزارم رو پاهاش و گریه کنم
اما تنها چیز باقی مانده فقط حسرته
از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست
گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست