ایمان! همیشه برام سوال بود ایمان داشتن یعنی چی وقتی امروز از خواب پا شدم معنی شو تمام فهمیدم
همه ی سلول هام بهم میگن داری درست میری دارن میگن دیدی آخرش شد
مثل اون موقع که هر کاری کردم از فکرم نرفتی مثل اون موقع که می دونستم آخرش جات توی آغوش منه
مثل همیشه به این حسی که با بودنت منومستم میکنه ایمان دارم
می دونی ایمان دارم به عشق تو به تمام حرفایی که چشمات بهم میگن
حالم شبیه کسیه که بعد از یه شب مستی صبح از خواب پاشده پا نشده صبوحی زده باشه
انگار دیشب خوابتو دیدم خواب بود یا واقعا دیدمت؟ چند وقته خواب و بیداری من شدی؟
پاشم برم الان زنگ زدی لابد بازم میخوای بگی چرا منو یادت رفته.......آ
آ
آ
ما تا آخر این جاده میریم هر چقدر هم که مه آلود باشه ما تا آخرش میریم مثل صبوحی زدگان ایمان دارم