بیمارم , مادرجان
می دانم , می بینی
می بینم , می دانی
می ترسی , می لرزی
از کارم , رفتارم , مادرجان
می دانم , می بینی
گه گریم , گه خندم
گه گیجم , گه مستم
و هر شب تا روزش
بیدارم , بیدارم , مادرجان
می دانم , میدانی
کز دنیا , وز هستی
هشیاری , یا مستی
از مادر , از خواهر
از دختر , از همسر
از این یک , وآن دیگر
بیزارم , بیزارم , مادر جان
من دردم بی ساحل
تو رنجت بی حاصل
ساحرشو , جادو کن
درمان کن , دارو کن
بیمارم , بیمارم , بیمارم , مادر جان
م.امید
بالاخره رفتم پیش اخوان تنها گوشه ی طوس خوابیده بود خیلی دلم گرفت
شاعر بزرگ ایران که بسیاری از لحظات تنهاییم با او پر شده بود تنها بود
دلم گرفت به راستی که زمستان است
2 comments:
دایی علی می بینم که عکس سفر رو میکنی . یادم باشه به فرجام نشونش بدم
آناهیتا
آلوچه خانم
سلام علی عسلی ، می بینم که خیلی خرابی یه کمی صبر کن علی ، بهتر میشی ، نمی دونم چرا این قدر افسرده ای ، یه قرص برنح بخر.
Post a Comment