چقدر اینجا خاک گرفته چند وقته اینجا رو وا نکرده بودم
دیگه تو صنف کله پز ها هم راهم نمی دن بدجوری کفگیرمون به ته دیگ خورده
تو این همه مدت که اینجا نمی نوشتم همه حرفامو با یه نفر می زدم اصلا دلم
نمی خواست با کس دیگه حرف بزنم واسه همین دکون و بستم رفتم دنبال بنایی شهرستان
شاید یه پول پله ای جور کنم
اما اون یه نفر رفت حرفای منم با خودش برد حالا من موندمو یه عالمه حرف نگفته
یه عالمه تنهایی
گفتم دیگ و کاسه و ملاغه رو جمع کنم ببرم شهرستون از تهرون لجم میگیره
همونجا دکون و وا میکنم
اما اینجا رو چقدر خاک گرفته مثل دلم
2 comments:
.خوش برگشتی . اینجا واسه حرف زدن جای خوبیه
گوش می دیم عزیز جان
آناهیتا / آلوجه خانوم
سلام
از ینگه دنیا منتظر بازگشت بزرگترین علی دنیابودیم
Post a Comment